شاخ روان
شاخ روان

شاخ روان

شاخی دلتنگ

تو که نیستی حتی حال گلدان های خانه هم خوب نیست از دست من آب نمیخورند اصلا

دل میوه های یخچال هم برایت لک زد 

و شعله ی اجاق گاز که من را نمیشناسد غریبی میکند و روشن نمیشود

ببین مامان حتی اثاث خانه هم بهانه ی تو را میگیرند




پ.ن:مادری رفته زیارت ارباب کربلا ،دلتنگ رایحه ی لباسشم و دلخوش دعای گوشه ی صحنش ...