شاخ روان
شاخ روان

شاخ روان

قلم یه شاخ روان هیچ وخت نمیخشکد :)

وقتی حالم خیلی خوبه و ذوق دارم می نویسم 

وقتی حالم خیلی بده و دارم دق میکنم می نویسم 

وقتی حالم معمولیه و همه چیز یه خط صافه می نویسم 

کلا موجودی نویسنده خلق شدم ... بخش عظیمی از قلبم بعد از خدا برای نوشتن میتپه...به خاطر همین روزی که ننویسم روزیه که مرده باشم و رفته باشم پیش عشق اولیه ؛ )


پ.ن: به خاطر مشغله ی درسی نمیرسم زیاد سر بزنم به اینجا ولی قدر متیقن اینه که قطعا سر میزنم حتی شده دیر به دیر ....همیشه از اون دسته افرادی که وبلاگشونو به جای پاک کردن یا خداحافظی کردن ،بلا تکلیف رها میکنن و مفقود میشن و خلق الله رو یکی دو سال تو خماری رها میکنن بدم می اومده دعا کنید به این دسته افراد بی نمک نپیوندم 

 ودعا کنید کنکورمو خوب بدم تا پر انرژی تر بنویسم