شاخ روان
شاخ روان

شاخ روان

من یک عدد خالی هستم

یکبار در زندگی خل شدم و با چند انسان خل دیگه پاشدم رفتم پیش زنک فالگیری که فال قهوه و مهوه و ورق و مرق و...میگرفت...

بماند که هر چی تحویلم داد چرندیات و جفنگیات بود 

ولی یه چیزی رو راست گفت که اونم از ته چشمام دید نه فنجون قهوه م ...

گفت سااااالهاست که دل به روی عشق دوپا جماعت بستی...تا حالا دختری رو به سن تو ندیدم که مثل تو دلش خالی از عشق باشه...

بنده ی خدا کور بود نمیدید که دل من خالی نیست...بلکه از شدت پر بودن جایی برای دوپا جماعت نداره.قلب من سرشار از عشق خالق دوپا جماعته ،قیاس این دوتا عشق مع الفارغ و بیهوده ست .

من سرمایه گذاری دو سر سود کردم برای یه عشق دو طرفه و ابدی...وتو باید کور باشی که ثروتمند بودن من از این عشق و دیوانگی هایم برای این معشوق رونبینی و منو خالی توصیف کنی...

ترجیح دادم یه لبخند کج تحویلش بدم و فقط بگم عاره تو راست میگی من خالی از عشق دوپا جماعتم ...خالی خالی