شاخ روان
شاخ روان

شاخ روان

دلتنگ نوشت

این جوری شدم که میام صفحه ی مدیریت رو باز میکنم یکم فکر میکنم ...هزااااار تا حرف و درد دل میاد تو ذهنم و هجوم احساسات و میل به نوشتنشون کلافه م میکنه...ولی دستم قفله؛نمیتونم بنویسم... هیچ کلمه ای به ذهنم نمیرسه که حق مطلب چیزی که احتیاج دارم بگم رو ادا کنه...صفحه رو میبندم و میرم...در حالی که قلبم از قبلشم سنگین تر شده...