میخوام بنویسم...
نمیتونم...
مثل مجری تلویزیونی که وسط اجرا بغض میکنه
و صحنه رو ترک میکنه، سکوت میکنم.
.
.
.
.
ببخشید
پ.ن: باید چند روز تنها باشم تا دوباره بتونم بنویسم فعلا قلمم خشک شده.
ولی اینجا هیچ وقت تموم نمیشه هیچ وقت...چون تنها پناه گاه احساسات منه. برمیگردم.