شاخ روان
شاخ روان

شاخ روان

سرک چاه کن

از ویژگی های این جانب میتوان به این نکته اشاره فرمود که در زیبا سازی اسامی کسانی که دوستشون دارم دست توانایی دارم که از نظر بعضیا هنر محسوب میشه.از نظر بعضیا مایه ی تعصفه :-) 

حالا هر چی که هست این عادتو دارم دیگه...یه چندتا چشمشو عرض میکنم خدمتتون فقظ محض اطلاع.قول بدید شاخ روان نشید.

مثلا اسم پدر بزرگی ما فتح الله میباشد که مادر بزرگی ایشون رو فتح الله خان صدا مینماید.شنیده شده آقا جون هم خوانده شدند.ما هم که خواستیم هم ابهت ایشون رو حفظ کنیم هم باهاشون صمیمی بشیم ایشون رو فتح خدا صدا کردیم (فتح را با کسره به خدا متصل کنید).الان دیگه تمام فک و فامیل ایشون رو فتح خدا صدا میزنن.چند روز پیش رفتم پایین دنبال پدر بزرگی تو اتاقا میگردم مادر بزرگی میگه با فتح خدا کار داری؟ رفته بیرون :-)  

یا مثلا اسم خواهری اعظم رو نمیگم چی بوده اما اول تبدیلش کردم به إپیود ...سپس در طول زمان دست خوش محاوره شد و او را إپی صدا نمودیم.الان شوهرش بیچاره مونده چی صداش کنه!!!!!

برای اطلاعات بیشتر به دوستان مراجعه کنید و بپرسید چی صداشون میکنیم...



پ.ن: برای مقابله به مثل خانواده گرام هم زدن اسم ما را ترکاندند و با لودر از رویش رد شدند نتیجتا ما را سرک صدا کردندی.پیرو آن ما را سرکه و شرک و  سه راهی و الخ نیز خواندندی .بهله...از قدیم گفتن چاه مکن بهر کسی اول خودت میفتی توش بدبخت :-)