شاخ روان
شاخ روان

شاخ روان

هدیه های بخت گشا

دیشب خواهری(اپی مون) رفته بود عروسی یکی از دوستای همسرش.

امروز نهار اومده خونه مون ، آورده یه گل جیگیلی بیگیلی داده دست من میگه:

بیا اینو دوستم نرگس از رو ماشین عروس کند گفت بده  به سرک بختش باز بشه!!!!!!!!!!!!

من  :-#

خواهری :تازه اسم گلشم تاج خروسه میگن شوگون داره واسه دخترای دم بخت!!!!!!!

هیچی دیگه  رفتم یه دیوار پیدا کنم سرمو بکوبم بهش...

خواهری میگه کجا ؟؟؟بیا غذای بچه مو بده!!!

بهله،ما هم با همون کاسه ای که دستمون بود برگشتیم شعر بخونیم ضحی بانو کام بگشایند غاغا بمیلند.

چه میشود کرد وختی  بیگانه جدا دوست جدا میشکند...