شاخ روان
شاخ روان

شاخ روان

serek chef

شیرینی بلدم درست کنمااااااا ولی بیسکوییتام نمیدونم چرا این طوری میشه...

یا وا میره یا خام میمونه یا میسوزه...خلاصه همش چپر چلاغه،

حالا این وسط اصراااااار من چیه هر دفعه گیر میدم باید بیسکوییت درست کنم نمدونم!


پ.ن: خیر سرم اومدم واسه تولد اپی بیسکوییت درست کنم! الان خواهری و مادری با کوشکوب دارن سعی میکنن تخته سنگایی که گذاشتم جلوشون به قطعات کوچیکتر تقسیم کنن که بتونن بذارنشون تو دهنشون!!!

راه حل من واسه پدری که دندوناش یکی درمیونه ، تیلیت کردن توی چاییه،آخه دلم نمیاد از دستپخت من نخوره!

اگه الان اینجا دعوا بشه بعد از این بیسکوییتا به جای سلاح استفاده کنن و به سمت هم پرتابشون کنن کمه کم دو سه نفر ضربه مغزی میشن...

نکته جالبش اینه که اصلنم نمیخوان به روم بیارن...مادری که همه لب و دهنش از هیبت سنگایی که داره خرت خرت میجوه زخم شده با لذت میگه اووووووم خعععععلی خوشمزه شده آفرین... :-) 

نمدونم بندگان خدا به چیه من امید دارن؟