شاخ روان
شاخ روان

شاخ روان

سوتی های شاخ روانی

سر جلسه ی رسمی شورای مرکزی گوش تاگوش آدم نشسته ،سر تصویب یه برنامه اختلاف نظر میشه.

کار به رای گیری میرسه، چهار نفر از آقایون و سه نفر از خانوما به علامت موافقت دست بلند میکنن،اون وقت تو برگردی بگی خب چهار و سه ...هشت نفر  رای مثبت داریم.از سکوت ناگهانی جلسه و سرهای پایین انداخته شده هم چشم پوشی کنیم ،خدایی اینکه یکی از آقایون مخالف تو برگرده بگه ببخشید جسارت میکنم اما سه و چهار میشه هفت نه هشت دیگه عمق فاجعه ست...نمیشه ازش گذشت.

هیچی دیگه جلسه ریخت بهم.تا آخرش نتونستیم جمعش کنیم.انقد خندیدن که روده هاشون ورم کرد.

منم دیدم اوضاع پسه اشاره کردم جلسه رو تموم کنید من برم تو افق محو بشم.


جا داشت با یه هاراگیری شرافتمندانه از عزتم دفاع کنم ولی متاسفانه ما آدمش نیستیم،یا آدمش ما نیستیم.

در هر حال فقط سرمونو گذاشتیم رو میز تا نبینیم انفجار مجلس رو...