شاخ روان
شاخ روان

شاخ روان

بچه داری شاخ روان

داریم بچه ی خواهری رو از پوشک میگیریم 

یعنی عملیاتی داره واس خودش ...باید نقشه جنگی طراحی کنیم.

چندتا گروه ضربتی با وظایف و اهداف متفاوت تعیین شدن

من تو گروه خشک کردن شلوارای شسته شده پس از یک عملیات ناموفق هستم...

من نمیدونم ترکیبات این یه ذره شلوار چیه بیست سانتم طول و عرضش نیست اتو کم کم داره میسوزه :-) این خشک نشده هنوز...


یکی از قسمتای مفرح ماجرا اینه که بچه جان نود و نه درصد مواقع توی اتاق من نقشه ها رو خراب میکنه


روی تختم...

روی قالیچه...

 روی سرامیک ...

یه بارم مستقیم به خودم عنایت فرمودن...

در این جور مواقع مادری میفرمایند :عیب نداره جادو جنبلات خنثی میشه!!!!

 یعنی استدلالش تو حلقم


آخر ماه رمضونم قراره از شیر بگیریمش...یا خدا


خلاصه اینکه حکایت  دردسرای  بچه داری تو زندگی ما ،حکایت آش نخورده و دهن سوخته یا نخوردیم نون گندم ولی دیدیم دست خواهری یا یه چیزی تو این مایع هاست...بعله