مکالمه مادری و خواهری پای تلفن:
مادری:خو پاشو نهار بیا اینجا
خواهری: نه ولش کن سه رک امتحان داره از درس میافته
مادری:نه بابا بیا !سه رک رو می فرستیم بره یه جای دیگه درس بخونه !
من :|
مرده ی این همه محبت و دل نگرانی خانواده نسبت به خودمم