شاخ روان
شاخ روان

شاخ روان

به زیبایی لحظه ی پیدا کردن یک خاطره ی قدیمی


 آدمک آخر دنیاست بخند 

آدمک مرگ همین جاست بخند 

دستخطی که تو را عاشق کرد،شوخی کاغذی ماست بخند

آدمک خل نشوی گریه کنی ! 

کل دنیا سراب است بخند

 آن خدایی که بزرگش خواندی

 به خدا مثل تو تنهاست بخند


شاید همون لحظه ای که این شعر رو آخر یکی از کتابای دبیرستانم میخونم و یاد تو می افتم و یه قطره اشک گوشه چشمام میشینه تو هم یاد من افتاده باشی...شاید


 پ.ن :گاهی یاد آوری بعضی خاطره ها مثل یه نمایش باشکوه میمونه.فقط باید آخرش بایستی و بازیگرشو تشویق کنی...