-
تمرکز شاااااااخ
یکشنبه 3 خرداد 1394 15:16
فرشمون تا اینجا ۱۵۰ تا گل قهوه ای سوخته ریزه میزه داره ۱۰تا گل قهوه ای سوخته بزرگ داره ۱۰تام گل کرم رنگ بزرگ داره ۱۳۳ تا گل ترکیبی کرم قهوه ای داره شیش تا پرنده که نمدونم چی هستنم دور تا دورش دارن پرواز میکنن مثلا دارم درس میخونم...خبر باراک!
-
پدری بزرگ کردیم واسه همین روزا دیگه!!!
یکشنبه 3 خرداد 1394 12:15
میگن آخرالزمونه همینه دیگه! پدری اول ظرفا رو شسته بعدشم نشسته کنار مادری داره سبزی پاک میکنه من نشستم تو اتاقم دارم درس میخونم !!! خواهری داره با تلفن حرف میزنه!!! صداشونم درنمیاد... من بمیرم برای این همه مظلومیت :-)
-
بچه داری شاخ روان
یکشنبه 3 خرداد 1394 10:07
داریم بچه ی خواهری رو از پوشک میگیریم یعنی عملیاتی داره واس خودش ...باید نقشه جنگی طراحی کنیم. چندتا گروه ضربتی با وظایف و اهداف متفاوت تعیین شدن من تو گروه خشک کردن شلوارای شسته شده پس از یک عملیات ناموفق هستم... من نمیدونم ترکیبات این یه ذره شلوار چیه بیست سانتم طول و عرضش نیست اتو کم کم داره میسوزه :-) این خشک نشده...
-
احوال نوشت
شنبه 2 خرداد 1394 14:11
به قول شاعر اگه حال منو داشتی سر به آسمون میذاشتی... پ.ن :مثل صاایران شدم با این تفاوت که هر روز بدتر از دیروزم... :-)
-
جانم حرم
پنجشنبه 31 اردیبهشت 1394 23:42
دو سال پیش این موقع داشتیم ساک هامونو میبستیم و کوله آماده میکردیم واسه سفری پیاده به سوی کربلا... امشب از اون شباست که عجیییییییب هوای شش گوشه به سرم زده... که بند کفشامو گره بزنم و بندازم دور گردنم و با گردن کج برم سمت حرم سقای کربلا تا اذن بگیرم ازش برای دیدن شش گوشه ی برادرش... که معجزه ببینم به چشم خودم تو حرم...
-
پناه
پنجشنبه 31 اردیبهشت 1394 19:11
-
مررررررررررگ
پنجشنبه 31 اردیبهشت 1394 12:40
به بعضیا باید گفت : توبه ی گرگ مرگه عاقا مرررررررررررررگ
-
تقدیم به روح عزیزم
پنجشنبه 31 اردیبهشت 1394 10:58
-
مقدمه ای برای یک شاخ روان نوشت
پنجشنبه 31 اردیبهشت 1394 10:42
به نام سر آغاز هستی روزگار عجیبی شده است.آدمها انقدر که از یکدیگر بیگانه شده اند از موجودات فضایی نیستند.خوب که به اطرافمان نگاه کنیم دنیاهای زیادی را پیدا میکنیم...شاید به اندازه ی آدمها دنیا وجود داشته باشد.هر کسی برای خودش دنیایی جداگانه ساخته و در گوشه ی آن پنهان شده .طبیعتا بهترین آدم آن دنیا تنها ساکن آن ست و...
-
همه به کنار...بمیرم برای بچه های یمن
سهشنبه 29 اردیبهشت 1394 00:19
مادری اخبار به اخبار فشار خونش میره بالا یا داره به داعش ناسزا میگه یا عربستان صعودی میگه اینا از حیواناتم وحشی ترن میگم نه مادری اینا احمقن ...یعنی احمق ترینن یه احمق مطلق به مراتب خطرناک تر از یه وحشی مطلقه! خوارج احمق بودن نه وحشی!
-
بپا شانسی نشی
یکشنبه 27 اردیبهشت 1394 23:47
خوش شانسی وقتی اتفاق می افته که وقتی سوار بی آرتی میشی تنها صندلی خالی ،صندلی زیر اشعه ی مستقیم آفتاب و خلاف جهت حرکت اتوبوس باشه...از اونم بهتر زمانیه که وقتی سوار یه اتوبوس دیگه که خلوته میشی بعد از کلی محاسبات نجومی برای یافتن صندلی زیر آفتاب و دوری کردن از اون ، اتوبوس توی مسیری قرار بگیره که آفتاب درست روی سر تو...
-
فاجعه ی خواهرانه
یکشنبه 27 اردیبهشت 1394 00:29
فاجعه یعنی با خواهر هم سن و سالت دو ساعت تمام توی خونه تنها باشید و حتی یه کلمه حرف خصوصی نداشته باشید که بزنید... یعنی حتی یه کلمه ی رمزی بین خودتون نداشته باشید یعنی اون فکرش تو آسمون باشه تو توی زمین
-
تولد عید شما مبارک
شنبه 26 اردیبهشت 1394 11:03
به قول خواهری امروز بزرگترین عید برای یه مسلمونه مبعث بر همه ی مسلمونا و همه ی اونایی که پیامبر مسلمونا رو دوست دارن مبارک باشه...
-
حوصله مون رفت بابااااااااا
جمعه 25 اردیبهشت 1394 15:57
این بلاگفا شورشو درآورده یعنی... بابا دلمون واس دوستان تنگ شده خو!!! خدا روشکر خعلی وخت پیش به پیشنهاد دوست جون از دیار بلاگفایی رخت بربستیم اصلن حال و حوصله مسخره بازیاشو نداشتم یعنیااااا به قول حافظ : ما آزموده ایم در این شهر بخت خویش بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش
-
شایدیات
جمعه 25 اردیبهشت 1394 02:07
شاید رمز بعضی پستا رو به بعضی خواننده ها دادم بستگی داره البته... تا کی باشه! ;-)
-
مبارکا باشه
پنجشنبه 24 اردیبهشت 1394 17:57
کاغذ دیواریمونو عوض کردیم باشد که حال دلمونم عوض بشه پ.ن: هرچند میدونم دوباره بلاگ اسکای اذیتم میکنه ولی دوباره به صورت کوتاه مدت نظرات رو فقط برای این پست باز میکنیم تا نظراتتونو راجع به دکوراسیون جدیدمون بشنویم شاید انتقادی چیزی داشتید!
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 24 اردیبهشت 1394 17:29
به نام تنها آرام جان اگر تازگیا روانت برات شاخ و شونه می کشه بدون کم کم داری شاخ روان میشی به شاخ روان خونه ی من خوش اومدید! نظرات بسته ست...چرا؟ نمدونم اما اگر کارم داشتید از قسمت تماس با من برام پیغام بذارید حتما میخونم ...ممنون راستی صفحه ی اینستاگرامم هست میتونید سر بزنید serek_ynph
-
هشت وعده تقسیم بر دو پت و مت ضرب در یک چک و لگد ...مساوی با؟
پنجشنبه 24 اردیبهشت 1394 14:34
عین پت و مت نشستیم منتظر رسیدن یه وعده ، که قرار بوده هشت روز ،هشت هفته ،یا هشت ماه دیگه اتفاق بیفته !!! اون نشسته که بشه ومن نشستم که نشه و کله شو ازجا بکنم :-) هشت روزش خعلی وخته گذشته ... داریم از هشت هفته عبور میکنیم ... تا هشت ماهم کی مرده کی زنده !!! بعله... از حالا پیروزی متی خودمو بر استکبار پتی اعلام میکنم :-)
-
باید کم کمک از دانشگاه بهشتی خداحافظی کنیم گویا !
پنجشنبه 24 اردیبهشت 1394 00:06
جواب ارشد اومده ... برو بچز دانشکده ترکوندن !!! یکی از آقایون رتبه ی یک خصوصی شده ... هنوز داره رتبه ها و دسته گلا یکی یکی رو میشه... خیلیا هم که با شرط معدل بی کنکور رفتن ارشد! مادری از دیشب میره میاد چپ چپ مارو نگاه میکنه گمونم روش نمیشه بگه خاک تو سرت! یه نگاه میکنه رد میشه . پدری همون نگاهه رو هم نمیکنه ! خواهری...
-
منبری از حاج خانوم شاخ روان
چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394 17:10
توی سختی ها و سرازیری ها اگه لی لی به لالای نفس تون بذارید ، باید خر بیارید و افسردگی و نا امیدی و ننه من غریبم بازی و مریضی روحی و جسمی و - در مواقع حادتر و ایمان کمتر - خودکشی و ...بار کنید. عاخرشم به خودتون میاید میبینید اووووووووه چقد از زندگی و اصل ماجرا عقب افتادید... پس از من به شما نصیحت ،تا احساس کردید نفس...
-
بالیودی های عزیز لنگ هاتونو در بیارید پهن کنید همین جا
دوشنبه 21 اردیبهشت 1394 14:46
مرده ی این سریالایی که از آی فیلم باز پخش میشه شدم ینی: دختر همسایه:گروگان گیرا گفتن یا نقشه ها و جزوه ها رو بدید یا پسرتونو میکشیم! اما ما نمیتونیم نقشه ها رو بدیم! :-( مادر پسره:وای خدا مرگم بده...خب میکشن پسرمو ! پدر پسره: عیب نداره خانم خودتو انقد ناراحت نکن حتما قسمتش این طوری بوده دیگه !چه میشه کرد! دختر همسایه:...
-
خدایا خواهش میکنم نع
جمعه 18 اردیبهشت 1394 00:46
با نگاهی که انگار تا ته وجودمو میخوند حس نگاهمو زیر و رو کرد... لبخند زد دلم لرزید .گفت : شوهرت ملبسه ، میبینم موقع کار یه چیزی روی دوششه ویه چیزی رو سرشه! احتمالا روحانیه... بغضم ترکید ...نه تو رو خداااااااااا نه... دوباره خندید و گفت زندگی همیشه به میل ما نیست دخترک!!! از اون لحظه هر بار که صحت یکی از حرفاش بهم ثابت...
-
زندگی جغدی
چهارشنبه 16 اردیبهشت 1394 15:48
اگه ده سااااااال عذاب بکشی برنامه واس خوابت مشخص کنی...سحر خیزی رو تمرین کنی ... از انواع روشهای روان شناسی و مدیریت زمان استفاده کنی تا بتونی ساعت خوابتو تنظیم کنی... پنج دقیقه پنج دقیقه از خوابت کم کنی... هیییییچ تاثیری نداره کافیه فقط دو شب ،فقط دو شب تا صب بیدار بشینی! شب سوم اگه دیگه خوابت برد!!!! کلا دیگه از اون...
-
پست های جوابی
چهارشنبه 16 اردیبهشت 1394 01:29
پست گذاشته اندر تشکریات از خدا واسه مشکلاتی که پارسال بودن امسال نیستن... با خودم میگم خوش به حالت که از مشکلاتت فاصله گرفتی بعضیا به علت شیرازی بودن نمیتونن خعلی حرکت کنن به همین خاطر از مشکلات فاصله نمیگیرن... بعضیام مشکلات شون شیرازین ، مشکلات حال ندارن برن سراغ یکی دیگه، همون جا روی هیکل زندگی این بندگان خدا لم...
-
خادم نوشت
چهارشنبه 16 اردیبهشت 1394 00:26
معتکفه دیگه ! روزه ست ،تو مسجد زندانیه،دویست رکعت نماز خونده،خسته ست... خادم انتظار شنیدن غرغرشو داره...میدونه خدمتی که میکنه وظیفه شه و معتکف بدهکارش نیست... اما خادم واقعا غافلگیر میشه قدرشناسی معتکفو میبینه!!! - روز سوم از فشار کاری کتفم گرفته بود... یکی ماساژ درمانی میکرد یکی قرص مسکن میداد میگفت روزه تو باز کن...
-
راز های یک سه رک
پنجشنبه 10 اردیبهشت 1394 00:06
زنک فالگیر انگار واقعا یه چیزایی میدید... با اینکه نصف چرندیاتش هیچ ربطی به من نداشت ولی انگار یه چیزایی ته اون فنجون قهوه ی لعنتی بود که اون زن میدید ته اون فنجون لعنتی عکس تمام آرزوهای قشنگ و محکوم به نابودی من، عکس زندگی خالی من...زندگی خالی از عشق من، عکس حرفای نگفته من و بعضی چیزای دیگه بود که زنک فالگیر میدیدشون...
-
استاد اجازه من بخونم؟ ۲
چهارشنبه 9 اردیبهشت 1394 00:19
سر کلاس متون حقوقی دوباره استاد اسم بچه ها رو میخونه که ترجمه کنن. دوباره صدا میزنه:آقای محمد زاده بخون... محمد زاده این بار آماده ست ولی ازاونجایی که زبانش افتضاحه با استرس و سوتی زییییاد شروع میکنه به ترجمه کردن...هی تپق میزنه استاد:عه؟ محمد زاده عاروم باش خواستگارا دیگه رفتن...عادم واسه یه خواستگار خوب انقد به خودش...
-
عجیب های شگفت انگیز
سهشنبه 8 اردیبهشت 1394 15:20
واقعا مردها موجودات عجیبی هستن! خدایی هر دختری دور و برم دیدم از دست رفتارا و معیارای عجیب غریب خواستگاراش شاخ در آورده. اولا که تا سی سالگی پی هر کاری میرن الا تشکیل خانواده .دوما که بلاخره وختی میرن سراق مغوله ی ازدواج و تشریف میبرن خاستگاری،بیشتر از نجابت و اخلاق و ایمان و سواد دختر چشمشون به پول و شغل باباشو میزان...
-
عادم شناسی
سهشنبه 8 اردیبهشت 1394 14:25
بیشتر مردم توی زندگی شون اشتباه میکنن... اما یه آدمایی هستن که مابین اشتباهاشون اگه فرصت بشه زندگی هم میکنن...
-
لیلة الرغائب
پنجشنبه 3 اردیبهشت 1394 19:54
شب آرزوهاست ... دعا کنیم... اول برای دل تنگ امام زمان، دوم برای همدیگه... پ.ن: نماز امشب ظاهرش طولانیه ولی خوندنش کیف داره ،انقد خوش میگذره که طولانی به نظر نمیرسه...اگر خوندید برای منم دعا کنید...